علیرضا قهرمان نیا



زبان بدن سخنرانی جزو ارتباطات غیرکلامی سخنران محسوب می شود، در خیلی از مواقع ارتباطات غیرکلامی می تواند قوی تر از کلام و واژه هایی که به کار می بریم باشد.

احتمالا شما هم به عنوان یک مخاطب در کلاس یا سمیناری حضور داشتید و به صورت ناخودآگاه و یا شاید هم به طور خودآگاه متوجه شده اید که حرف های سخنران با زبان بدنش هیچ همخوانی ندارد.

اگر یک همچین برداشتی داشته اید معنی اش این است که یا طرف مقابل دروغ می گوید و یا اینکه نمی تواند از زبان بدن خود به طور صحیح استفاده کند.

مهارت زبان بدن سخنرانی هم مثل خیلی از مهارت های دیگه قابل یادگیری و ارتقاء می باشد.

کسی که تا به حال پشت فرمان خوردو نشسته است و هیچ مهارتی برای راندن خودرو ندارد، بعد از چند جلسه آموزش می تواند به راحتی خودرو را براند و با اعتماد به نفس در خیابان های شهر رانندگی کند و اینها فقط بخاطر این است که آموزش دیده است، کنار یک مربی تمرین کرده و کم کم توانسته در آن مهارت حرفه ای شود.

مگر می شود با خواندن کتاب راهنمایی و رانندگی به یک راننده تبدیل شد؟

مگر می شود با خواندن کتاب راهنمای بوکس، به یک بوکسور تبدیل شد؟

خیر این ها شدنی نیستند.

این عالیه که ما دانش خودمون رو با خواندن مطالبی که دوست داریم بالا ببریم، اما دانش یک طرف است و مهارت در طرف دیگر.

پس اگر می خواهید زبان بدن سخنرانی شما و یا حتی زبان بدنی که در زمان صحبت های روزمره، در زمان مذاکرات و هر زمان دیگر شما قوی شود می بایست تمرین کنید و یکسری باید ها و نبایدها را رعایت کنید



این مطلب را از دست ندهید:           نباید های زبان بدن (کلیک کنید)

.

از نحوه صحبت کردن خود فیلمبرداری کنید

از شما دوست عزیز و بزرگوارم می خواهم که در هنگام صحبت کردن از خودتان فیلمبرداری کنید تا متوجه اشتباهات زبان بدن سخنرانی خود شوید.

شاید هر چقدر هم به زبان بدن خودتان دقت کنید (بدون فیلمبرداری) متوجه یکسری از موارد و کارهای اشتباه نشوید.

در یکی از کارگاه های آموزشی فن بیان، هنرجویی بود که در هنگام صحبت کردن شانه سمت راستش تیک میزد، اما خودش به هیچ عنوان متوجه این موضوع نبود تا اینکه از خودش فیلمبرداری کرد و متوجه این موضوع شد و توانست آن را مدیریت کند.

یا حتی زمان هایی هم هست که ما نمی توانیم اشکالات خود را بگیریم، در این زمان بهتر است که از یک دوست یا یک مربی کمک بگیریم تا اشکالات زبان بدنمان را به ما بگوید



این پیشنهاد را از دست ندهید: دانلود نسخه صوتی کتاب (مدرس مرجع) تازه ترین اثر ژان بقوسیان.

جهت آشنایی با این محصول،  کلیک کنید.

.

در کارگاه آموزشی فن بیان ما روی این موارد هم تأکید داریم و هنرجویی که برای صحبت کردن به روی سِن می رود من و دیگر هنرجویان موارد مثبت و منفی اش را بازگو می کنیم تا بتواند آنها را بهتر مدیریت کند.

پس فیلمبرداری از خودمان می تواند بسیار موثر باشد و بعد از دیدن فیلم می توانیم مشاهده کنیم که واقعا مخاطبین از ما چه چیزی می بینند.

دوستی داشتم که برای یکی از سخنرانی های خودش من را دعوت کرده بود، من در هنگام سخنرانی اش از او با موبایلم فیلمبرداری کردم، خودش که خیلی از سخنرانی خودش راضی بود.

اما زمانیکه فیلم صحبت کردنش را به او نشان دادم خیلی جا خورد و اصلا آن چیزی نبود که در ذهن داشت.

خودش فکر می کرد که یک صدای پُرطنین و یک زبان بدن بسیار عالی دارد و زمانیکه فیلم خود را دید متوجه نواقص بسیاری شد که باید رویش کار کند.

پس اهمیت فیلمبرداری از خودتان را بدانید و اگر می خواهید زبان بدن سخنرانی شما عالی شود حتما این کار را انجام دهید.


زمین یا آسمان را نگاه نکنید (ارتباط چشمی معنی‌داری برقرار کنید)؛


    تا زمانی که به جایگاه سخنرانی نرسیده‌اید، صحبت کردن را شروع نکنید؛


    با موهای سر و صورت خود بازی نکنید؛


    روی یک پا تکیه نکنید؛


    با یک انگشت به کسی یا چیزی اشاره نکنید؛


    دست‌‌به‌سینه نباشید؛


    پاها را روی هم نیندازید؛


    بدن خود را به طرفین تاب ندهید؛


    پاها را جفت نکنید؛

 

هرگز قوز نکنید


1. حتی اگر به شرایط تسلط ندارید، وانمود کنید مسلط هستید

استاد ما (خانم معصومیان) می‌گفتند: «سعی کنید بازیگران خوبی باشید.» و حق با اوست. منظور او این نبود که باید آبروی خودم را ببرم یا ادای فهمیدن را دربیاورم. او عقیده داشت گاهی اوقات باید اعتماد بقیه را جلب کنیم و برای این کار نباید احساسات واقعی خود را بروز بدهیم. اگر اضطراب دارم، ترسیده‌ام یا به خودم اطمینان ندارم، اشکالی ندارد، ولی به‌عنوان یک حرفه‌ای نباید کاری کنم مخاطبان احساساتم را بفهمند. وقتی به جایگاه سخنرانی رفتید، هرقدر هم که اضطراب داشته باشید، باید ظاهر خود را حفظ کنید.

گاهی در کلاس فن بیان پیش می آید که هنرجوها در وسط سخنرانی تمرینی خود، صحبت را قطع میکنند و شروع میکنند به عذرخواهی که( ببخشید من کمی استرس دارم )یا (صِدام میلرزه) و امثال این صحبت ها، اما نکته مشترک بین تمامی آنها این است که، ما که شنونده بودیم، اصلا متوجه لرزش صدا یا استرس سخنرانی نشدیم.

پس اگر برای شما هم این چنین اتفاقاتی می افتد، تردید نکنید که این حس را فقط شما درک میکنید نه مخاطب، پس به سخنرانی ادامه دهید و لذت ببرید.

این مطلب را از دست ندهید:           نباید های زبان بدن (کلیک کنید)

                                                    

 

۳. درست بایستید

ممکن است فکر کنید ایستادن که دیگر نیاز به آموزش ندارد، ولی «درست ایستادن» بزرگ‌ترین مسئله‌ای است که دیده‌ام. متأسفانه، در بسیاری مواقع، حالت نشستن و ایستادن ما آدم‌ها اشتباه است. با قوز کردن یا پایین نگه داشتن سر خود، نمی‌توانید تأثیر مثبتی روی حضار بگذارید.

 

۴. یک‌جا نایستید، گاهی به‌سمت مخاطبان حرکت کنید

شاید شما جزو افرادی هستید که می‌دانند یک‌جا ایستادن در هنگام سخنرانی چندان جالب نیست، ولی باز هم این کار را می‌کنید! دفعه‌ی بعد که ارائه دارید، نوار چسبی را روی زمین بین خودتان و حضار بچسبانید. وقتی ارائه‌ی خود را شروع کردید، ببینید چندبار می‌توانید در طول این نوار چسب راه بروید تا به حضار نزدیک شوید. اکثر اوقات اگر سخنران به‌سمت ما حرکت کند، حس می‌کنیم با ما ارتباط برقرار کرده است.

این مطلب را از دست ندهید:           روش های کاربردی کنترل استرس سخنرانی (کلیک کنید)

 

۵. از دستان خود استفاده کنید

خیلی راحت می‌توانیم با استفاده از دست‌هایمان، شخصیت و جذابیت خود را نشان بدهیم. در واقع دست‌ها بهترین ابزارهای دیداری ما هستند. مردم همیشه می‌پرسند: «با دست‌هایمان چه‌کار کنیم؟» پاسخ من این است: «از آنها استفاده کنید». مطمئنا می‌توانید دست‌هایتان را حرکت ندهید یا آنها را در جیب خود فرو کنید یا دست‌به‌کمر بایستید، ولی بهتر است برای تأثیر گذاشتن روی حضار، از آنها استفاده کنید. دستان ما طراحی شده‌اند تا با کمک آنها با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنیم، پس بهتر است به بهترین شیوه از آنها استفاده کنیم.

فکر کنید که چطور می‌توانید برای نشان دادن احساسات (تعجب،‌ خطر، کنجکاوی) از دستان خود استفاده کنید؟ عمق و گستردگی موضوع سخنرانی را با استفاده از دست‌هایتان نشان بدهید. از یکی از شنوندگان بخواهید به شما کمک کند. اشاره‌های دست‌ و بازو چه شکلی هستند؟ چطور می‌توانید از حرکات دست در سخنرانی بعدی خود استفاده کنید؟

دوباره به متن سخنرانی‌تان نگاهی بیندازید و بخش‌هایی را که می‌توانید از حرکات دست استفاده کنید، علامت بزنید.


       آرام سازی پیش رونده

برای از بین بردن تنش در کل بدن، چشم ها را ببندید و بر روی ایجاد انقباض و آرامش در هر عضله، به مدت ۲ تا ۳ ثانیه تمرکز کنید. ابتدا از پاها و انگشتان پا شروع کنید. عضلات را منقبض کرده و سپس رها کنید. پس از پاها نوبت زانوها، ران‌ها، پشت، قفسه‌ی سینه، بازوها، دست‌ها، گردن، فک و چشم‌ها است. در هر قسمت، تنفس باید عمیق و آرام باشد. دکتر پاتریشیا فارل (Dr. Patricia Farrell) متخصص اضطراب و حملات وحشت می‌گوید: «دم از طریق بینی انجام می‌شود، همزمان عضلات را تا ۵ شماره منقبض می‌کنیم. سپس به هنگام رها‌سازی عضله، بازدم از طریق دهان انجام می‌شود.»

بهترین زمان برای انجام این تمرین: در خانه، پشت میز و یا حتی در جاده می‌توانید به تمرین بپردازید اما انجام این تمرین نباید باعث سرگیجه شود. اگر به هنگام نگه داشتن نفس دچار مشکل می‌شوید، نفس خود را فقط چند ثانیه حبس کنید.

o       صبح روز سخنرانی خود ورزش کنید.

تحقیقات بسیاری نشان می‌دهند که ورزش کردن، از طریق تغییر واکنش سیستم عصبی به استرس، می‌تواند به کاهش آن کمک کند. مایکل هاوکینز در تحقیقات خود در آزمایشگاه عصب‌شناسی حافظه و یادگیری دارتموس، در زمینه تاثیر ورزش بر تفکر و احساسات بیان کرد: تنش ناشی از ورزش می‌تواند سلول‌ها، ساختارها و کانال‌های مغز را آماده کند تا استرس را بهتر کنترل کنند.”

به عبارت دیگر، اگر اجرای یک سخنرانی شما را وحشت‌زده می‌کند خود را در اتاقتان حبس نکنید و روی این ترس تمرکز نکنید، به جای اینکار از محیط بسته خارج شده و بدوید یا پیاده‌روی کنید تا فشار این تجربه‌ی اضطراب‌آور را کاهش دهید


این مطلب را از دست ندهید:           روش های کاربردی کنترل استرس سخنرانی2 (کلیک کنید)

.

o       سناریوی بدترین موقعیت” را تمرین کنید.

محققان اظهار می‌کنند بدبینی تدافعی” می‌تواند به برخی از افراد کمک کند تا اضطراب خود را کنترل کنند و عملکرد بهتری در سخنرانی‌ها داشته باشند. در واقع این روش شامل فکر کردن به اشتباهاتی است که ممکن است شما در هنگام سخنرانی انجام دهید و اینکه چگونه می‌توانید آنها را مدیریت کنید.

بنابراین اگر می‌ترسید هنگام سخنرانی دچار لکنت شوید و یا مطالب را فراموش کنید، سعی کنید همه‌ی این موارد و راه‌حل‌های خود برای مدیریت این مشکلات را در ذهنتان تصویرسازی کنید. این کار به شما کمک می‌کند در هنگام مواجه با این مشکلات در سخنرانی خود، شانس بیشتری برای اصلاح اشتباهات خود داشته باشید زیرا همه‌ی این موارد را از قبل پیش‌بینی و برای حل آنها برنامه‌ریزی کرده‌اید.


فکر کنید چقدر خوب می‌شد با هر تبلیغی که منتشر می‌کنید غرق سفارش شوید! 

شاید فاصله شما با ثروت فقط یک تبلیغ عالی باشد!

در این دوره تخصصی، به شما آموزش می‌دهیم چگونه تبلیغاتی بسازید تا بلافاصله باعث افزایش فروش شود. مطالب این دوره برای نوشتن تبلیغات کاغذی و چاپی، آنلاین و ویدیویی مفید است.

آنچه در این دوره می‌آموزیم:

۴ بخش کلیدی هر تبلیغ پر فروش

روش نوشتن صفحه محصول سایت

روش‌ها و قالب‌های نوشتن عنوان‌های جذاب

فرمول ساختن تبلیغ ویدیویی برای افزایش فروش

تئوری‌های پیشرفته NLP برای افزایش اثرگذاری تبلیغ

و نکات کاربردی دیگر…




محتویات بسته: 8 دی‌وی‌دی شامل فیلم دوره با فرمت MP4
مدرس: ژان بقوسیان نویسنده کتاب شکستن مرزهای فروش و بازاریابی عصبی
مبلغ: سیصدو نود هزار تومان



آیا این موارد برایتان آشنا هستند؟

با امید فراوان تبلیغی را در مجله‌، تلگرام، سایت، ایمیل و … منتشر می‌کنید و پس از آن دچار یاس . ناامیدی می‌شوید چون بازخورد قابل‌توجهی نداشته است؟

دوره برای چه کسانی مناسب است؟

۱. صاحب کسب‌و‌کار کوچکی هستند و می‌خواهند تبلیغاتی بسازند که بلافاصله فروش را افزایش دهد.
۲. وب‌سایت دارند و می‌خواهند متن‌هایی بنویسند که فروش را بیشتر کند.
۳. می‌خواهند اثربخشی تبلیغات چاپی خود را چند برابر کنند
۴. می‌خواهند جلوی دوربین قرار بگیرند و درباره محصول خود طوری صحبت کنند تا باعث فروش آن محصول شوند.



جهت خرید کلیک کنید


تمرین روزانه بداهه گویی

برای اینکه بداهه گویی را در خود تقویت کنیم، شایسته است تمرین زیر را به صورت مداوم و روزانه انجام دهیم.

برای اینکار، هر روز بیست کلمه غیر مرتبط را روی برگه های کاغذ به صورت جداگانه می نویسیم، و در یک ظرف قرار میدهیم، سپس از بین آنها پنج برگه را جدا میکنیم و کلمات روی آن را می خوانیم، و در مدت کمتر از سی ثانیه، با آن پنج کلمه یک سخنرانی پنج دقیقه ای تنظیم میکنیم. هرچند این کلمات با یکدیگر ارتباطی نداشته باشند، و یا سخنرانی شما جنبه علمی نداشته باشد و صرفا یک خاطره گویی باشد.

این تمرین باعث میشود ذهن شما نسبت به مرتبط کردن کلمات با یکدیگر آماده تر باشد و شما بتوانید در مناسبت های مختلف و موضوعات مختلف، سخنرانی مناسبی ارائه دهید.

اولین باری که من این تمرین را انجام دادم، سه کلمه انتخاب کردم و آن کلمات اینها بودند ( انرژی هسته ای، چلو کباب، بیان شیوا)

من اینگونه سخنرانی خود را طراحی کردم:

( روزی با یکی از دوستانم در یک رستوران بودیم و سفارش چلو کباب دادیم، در همین هنگام، توجه مان به تلویزیون رستوران جلب شد که مستندی پیرامون انرژی هسته پخش میکرد، اما صدای تلویزیون کم بود و من به طور کامل متوجه آن مستند نشدم، بخاطر همین، دوست من که اطلاعات کافی پیرامون انرژی هسته ای داشت، با بیان شیوای خودش از انرژِ هسته ای برایم گفت.)


این مطلب را از دست ندهید:           آموزش بداهه گویی


اگر دقت کنیم این سخنرانی هیچ شباهتی به یک سخنرانی رسمی ندارد و ما هیچگاه در سخنرانی هایمان اینگونه صحبت نخواهیم کرد. اما این ترفند صرفا تمرینی است که ذهن ما بتواند در سریع ترین زمان یک طراحی سخنرانی خوب انجام دهد.

 

برنامه روزانه تمرین بداهه گویی

 

مطالعه متون علمی و ادبی

پانزده دقیقه

یادسپاری روزانه ده کلمه

ده دقیقه

تمرین سخنرانی با ده کلمه

پنج دقیقه

تمرین بداهه گویی

نیم ساعت ( آخر هر هفته)

موفق باشید

علیرضا قهرمان نیا

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه مجمع حوزویان رسانه‌ای 
در محکومیت اظهارات خلاف واقع معاون اول رئیس جمهور جناب آقای اسحاق جهانگیری

⚫️ متاسفانه در سالیان اخیر برخی از مسئولین در بیان مطالب خلاف واقع و انتساب نظرات خلاف واقع به دیگران به گونه‌ای  پیش رفته اند که حتی از انتساب مطالب خلاف واقع به رهبر معظم انقلاب هم ابایی ندارند. 

در روز های اخیر صحبتی از آقای جهانگیری  در رسانه ها منتشر شد با این مضمون که «با توجه به تصویب لوایح پالرمو و CFT در جلسه سران سه قوه و تایید مقام معظم رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام هر چه سریعتر این لوایح را تصویب کند.»

⚪️ پس از انتشار این سخنان آقای جهانگیری، هم مرکز رسانه‌ای قوه قضاییه طرح و تصویب لوایح پالرمو و CFT را در جلسه سران قوا پس از انتصاب رئیس جدید قوه قضاییه تکذیب کرد و هم روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اطلاعیه‌ای اظهارات آقای جهانگیری را درباره تایید پالرمو و CFT از جانب رهبر معظم انقلاب مردود اعلام کرد. 

با توجه به نکات پیش گفته ما جمعی از فعالان رسانه‌ای حوزوی ضمن محکوم کردن این مواضع و اقدامات خلاف شرع، قانون و اخلاق اسلامی از ریاست محترم قوه قضاییه و مدعی العموم می‌خواهیم برای جلوگیری از رویه نادرست انتساب نظرات خلاف واقع به مسئولین ارشد نظام به ویژه رهبر معظم انقلاب، نسبت به این رفتار خلاف شرع و اخلاق اقدام قضایی نموده و بدون لحاظ جایگاه و مقام معاون اول رئیس جمهور آقای اسحاق جهانگیری برای اظهارات خلاف واقع به ویژه انتساب دروغین تایید پارلمو و CFT به رهبر معظم انقلاب، محاکمه شوند.

وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
مجمع حوزویان رسانه‌ای
3 آبان ماه 1398
.


واقعا کار روی این مقاله ذهنم رو نسبت به ابعاد فقهی در مسائل متخلق باز کرده، بدون اغراق بعد از شروع این تحقیق سر کلاس های درسی با دقت بیشتر حاضر میشم. 
هر یار که مطلب درست و حسابی و مرتبط با این بحث پیدا میکنم واقعا به وجد میام. 
یک حدیثی رو در وسائل الشیعه دیدم که خیلی جای بحث داره؛ حتی مسوول پژوهش هم پیشنهاد داده که ادامه تحقیق رو روی این حدیث از باب درایه و رجال تمرکز کنم. 
اما حدیث:
محمد بن یعقوب، عن علی بن ابراهیم، عن ابیه عن عثمان بن عیسی عن علی بن سالم عن ابی عبدالله (ع)  قال:
« إن اشد الناس عذاباً یوم القیامة رجلاً أقر نطفته فی رحم یحرم علیه»
شدیدترین عذابی در روز قیامت برای کسی است که نطفه اش را در رحمی که برایش حرام داشت قرار دهد. 
※ وسائل الشیعه | ج۱۴ | ص ۳۸۱ | چاپ بیروت | موسسه الاعلمی

روایت هایی که پیش از این دیده بودم در رابطه با فرزنداوری از طریق و کنیز بود، اما این روایت به موضوع بحث  نزدیک تر هست، چون به صورت مطلق گفته شده که نطفه را در رحمی که برایش حرام است "قرار دهد" ، و سخنی درباره چگونه قرار دادن مطرح نشده، پس لقاح مصنوعی نیز میتواند شامل این روایت نیز بشود. 
اما جای کار این روایت کجاست؟ 
۱. آیا روایت مضمونه است یا مضبوطه؟
۲. آیا راویان تمامی ثقه هستند؟
۳. آیا آیه یا روایتی در تایید این روایت وجود دارد؟ 

لطفا با نظر های خودتون در روند تحقیق کمک کنید. 


علی ربیعی از برجسته ترین معاونین وزارت اطلاعات در دوران رفسنجانی بوده است. همزمان نیز وی مدیر مسئول رومه کار و کارگر بود که مطبوعه اش، نقش بسزایی در بر هم زدن آرامش جامعه کارگری ایفا می کرد.در این زمینه فلاحیان در مصاحبه ای با رومه جام جم از تدریس او در دانشگاه امام باقر که زیر نظر وزارت اطلاعات است به عنوان استاد عملیات روانی یاد می‌کند. فلاحیان درباره وی میگوید: وقتی کنارش گذاشتیم آقای او را برد به دبیرخانه شورای امنیت . بعد از انتخابات، آقای خاتمی می‌خواست او را وزیر کار بگذارد و خیلی روی این مسئله اصرار داشت . و در هر حال ربیعی وزیر کار نشد یکدفعه گفتند بشود دبیر شورای امنیت . بالاخره با لابی بازی‌های پشت پرده قرار شد که حالا رسما دبیر همین آقای باشد ولی مسئول اجرایی شورای امنیت عباد شود البته این پست عباد بسیار کلیدی است در امنیت کشور. ربیعی در پروژه 18 تیر چندین نقش ایفا نمود. وقتی در پی شکایت وزارت اطلاعات ، رومه "سلام" تعطیل شد از سوی خاتمی به همراه ابطحی به وزارت اطلاعات فشار آورد تا شکایتش را از سلام پس بگیرد.

 

ربیعی و قتل های زنجیره ای

در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای نیز گهگاه نام ربیعی به میان آمد. پرونده قتل‌های زنجیره ای زیر نظر کمیته تحقیق سه نفره رئیس جمهور، علی یونسی (رئیس وقت سازمان قضایی نیرو‌های مسلح ) ، عباد (علی ربیعی) و سرمدی به مشاورت سعید حجاریان و خسرو تهرانی آغاز به کار نمود و از همان ابتدا نقش گسترده عباد در آن به چشم می‌آمد.  گروه اول بازجویی زیر نظر سازمان قضایی نیروهای مسلح آغاز به کار کرد که به واسطه گزارش‌های وی در مرداد 1378 منحل و تشکیل گروه دوم (موسوم به گروه باز خوانی ) موافقت گردید. با تدابیر عباد، مسیر پرونده به طور کامل تغییر کرد و در نتیجه تیم تبلیغاتی او سوی اتهامات را به سمت فلاحیان بردند ؛ فردی که موجب اخراج عباد از وزارت اطلاعات شده بود. در نتیجه مقصران اصلی اما همچون غائله کوی دانشگاه تهران با مدیریت افرادی همچون ربیعی به حاشیه ای امن و پر ابهام رهنمون شدند. نام عباد بار دیگر نیز در ترور حجاریان به مطبوعات کشیده شد. وی پیش از چاپ کتاب افشاگرانه حمید رسایی در دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر به نام «بازی ترور» و مبهم ماندن پیگیری رسانه‌ها در چگونگی ارتباط ترور کنندگان با اصلاح طلبان، یکی از اصلی‌ترین چهره‌های غوغا سالار در این عرصه بود. علی ربیعی، به عنوان فرد ارشد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بلافاصله در بیمارستان محل بستری شدن سعید حجاریان حضور یافت و ضمن اعلام تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت، از تشکیل کمیته ای به ریاست سید عبد الواحد لاری وزیر کشور و با حضور نماینده وزارت اطلاعات خبر داد. ربیعی که مشاور رئیس جمهور نیز بود در یک اظهار نظر رسمی از بحرانی شدن فضا خبر داد و اعلام کرد: "کسانی که حجاریان را برای ترور انتخاب کردند، می‌دانستند که با این اقدام، کشور را به بحران می‌کشانند ." هر چند بعد از افشای نوار مکالمه ترور کنندگان با یکی از اعضای شورای شهر اول و درز برخی اطلاعات در مورد اهداف این ترور به رسانه‌ها هیچگاه مشخص نشد چه کسانی سعید حجاریان را برای ترور انتخاب کرده بودند. علی ربیعی به عنوان مدیر مسئول رومه کار و کارگر در سال 79 به اتهام نشر اکاذیب، افترا و تهمت به قصد تشویش اذهان عمومی به دادگاه فرا خوانده شد اما در سال‌های بعد به جهت اینکه اتهاماتش مشمول مرور زمان شده بود ، برایش قرار موقوفی تعقیب صادر شد!!

 

مشاوری که در کنار متوهم انتخابات 88 اعلام پیروزی کرد

 

او اما در ایام فتنه صهیونیستی سال 88 یکی از فعالترین نیروهای جریان فتنه بود. عباد در حالی در کنار قرار داشت که بسیاری از تحلیل گران وی را از جمله خط دهندگان اصلی به و فردی تاثیر گذار در توهم پیروزی وی معرفی کردند. چنانچه شب اول انتخابات 88 و در حالیکه هنوز اخذ رای از مردم تمام نشده و بسیاری از حوزه های رای گیری مملو از جمعیت شرکت کننده بود، وقتی به میان خبرنگاران آمد و به دروغ اعلام کرد که او برنده قاطع انتخابات بوده و رئیس جمهور ایران شده است، تنها فردی که وی را در این مصاحبه همراهی می کرد کسی به جز « علی ربیعی» نبود.

https://snn.ir/fa/news/349511/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7%D9%8B-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA


یکی از مسائلی که روند تحقیق در این مقوله را با مشکل مواجه میکند، خاص بودن موضوع است، زیرا مطلبی که در قرآن و احادیث و کتب فقهی علمای پیشین دیده میشود به کلیات مطالب پرداخته است. تخصیص دادن آن مطالب به موضوع بحث یکی از پر زحمت ترین و البته شیرین ترین قسمت این تحقیق است. 
یکی از آیاتی که در این باره مشاهده میکنیم آیه ۲۲۳ سوره بقره هست که می‌فرماید:{ نساءکم حرث لکم}  - همسران شما محل بذرافشانى شما هستند-

 حَرْثٌ  مصدر است و به معنى بذرافشانى است و گاهى به خود مزرعه نیز اطلاق مى شود. 

آنچه که مسلم است منظور از بذرافشانی در این آیه، فرزندپروری و تکثیر نسل می باشد. 
اما آیا از این آیه می توان استفاده کرد که فقط و فقط ن خودتان محل فرزندپروری خودتان هستند؟ یعنی آیه فرزند پروری را مختص به ن خود شخص قرار داده؟ که این مورد بحث است. 

طبق صحبتی که با یکی از اساتید داشتم، این آیه دلالت دارد که فرزند پروری فقط از طریق زن خود شخص مجاز است، زیرا اگر منظور آیه این بود که ن محل بذر افشانی شما هستند، باید عبارت "نساء" را می آورد نه عبارت "نساءکم" پس اضافه شدن ضمیر "کم" نشان دهنده این است که ن خودتان (و طبق مفهوم مخالف) ن دیگر محل بذرافشانی شما نیستند. 
البته از اسمیه بودن جمله نیز تاکید را می توان فهمید. 

پس تا اینجا مشخص میشود که جوازی برای بذر افشانی در ن نامحرم وجود ندارد. اما تنها به این آیه اکتفا نمی‌کنیم و حدیث دیگری را در ادامه مطرح خواهیم کرد که به شدت از این عمل نهی شده است. 

علیرضا قهرمان نیا


اگر صدرالساداتی نبود چه میدیم؟

همیشه وقتی امت حزب الله در یک قدمی پیروزی بودند، عواملی رو دشمن ایجاد کرد تا امت حزب الله را دچار خطای محاسباتی کند. 
امروز با یقین عرض میکنم که در یک قدمی پیروزی و فتح مجلس هستیم، با اخباری که از مجامع اصلاح طلب به گوش میرسد، این طور برداشت میشود که آنها به شدت کم آوردند، عملکرد نا مناسب مجلس از یک سو، مشکل اقتصادی مردم از سمت دیگه و افشا شدن فسادها و از همه مهمتر خلا پشتوانه ای مثل هاشمی رفسنجانی، واقعا عرصه را برای اصلاح طلب ها تنگ کرده و این بهترین موقعیت برای تشکیل یک مجلس انقلابی است که با توجه به رویکرد تغییر مثبت در ق قضائیه ، اگر دو قوه انقلابی شکل بگیرد، قطعا فتح نهاد ریاست جمهوری هم راحت تر خواهد بود. 
اما اگر امثال صدرالساداتی و حناچی و اکبرنژاد بگذارند. 
امت حزب الله در راس آنها ت و طلاب باید اولویت ها را فراموش نکنند، بحث هایی مثل کوچه شهدا و لباس ت و گم شدن صدرالساداتی، همه برای این است که حزب الله توان و انرژی خودش را (که باید برای انتخابات خرج کند) برای این موضوعات خرج کند. 
از نظر من الان که نمی توانیم برای نامزد های خودمان تبلیغ کنیم، باید عملکرد مجلس فعلی و تفکرات اصلاحات را نقد کنیم و مشکلاتی که آنها برای مملکت ایجاد کرده اند را برای مردم بازگو کنیم. 
اول باید اثبات کنیم که اینها ناکارآمد هستند، بعدا نامزدهای خودمان را معرفی کنیم. 

به یاد شهید دکتر عبدالحمید دیالمه

علیرضا قهرمان نیا


 

یکی از مواردی که در باب اجاره رحم بحث برانگیز است، این مسئله است که چون در این کار، منفعت رحم اجاره داده میشود، پس اجاره صحیح است، اما باید این نکته مورد دقت قرار بگیرد که آیا هر منفعتی برای هر کسی قابل استفاده هست یا خیر. 
در کتاب "مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه" در توضیح این نکته که چه مواردی را می توان اجاره داد نوشته شده:< کل عین تصح إعارتها. تصح إجارتها>* یعنی هر چیز که میتوان عاریه داد را می توان اجاره داد، اما در همین کتاب در باب عاریه نوشته شده که فردی که عاریه میگیرد باید اهلیت عاریه را داشته باشد (اهلا للتبرع علیه)** و شارح در توضیح این عبارت علامه حلی می‌نویسد : زیرا برخی از موارد وجود دارد که بعضی از مردم اجازه نفع بردن از آن را ندارند پس عاریه دادن به آنها نیز جایز نیست مانند فرد کافری که نمی‌تواند از عبد مسلمان نفع ببرد . ( لأن من الأعیان ما لا یجوز لبعض الناس الإنتفاع بها فلا تجوز إعارتهالهم و ذلک مثل الکافر یستعیر عبدا مسلما أو أمة مسلمة)
 با این توضیحات شایسته است ابتدا بررسی کنیم ببینیم آیا منفعت رحم برای افراد غیر، قابل استفاده است یا خیر. 

ادامه دارد 


پاورقی
* مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه ، ج۱۵ ، ص ۲۲
**همان ج ۱۳، ص ۱۱۲


به نام خدا
همونطور که مشخصه بعد از انتخاب موضوع تحقیق، نوبت به تحدید موضوع میرسه، یعنی محدود کردن موضوع. 
برای این کار چند روش وجود داره، که من روش خورشیدی رو ترجیح میدم، مثل تصویر بالا، اول موضوع اصلی رو در وسط می‌نویسیم و بعد هرچیزی که از به ذهنمون میاد از زیر مجموعه های این موضوع هست رو در اطرافش قید می کنیم و آخر سر یکی از این زیر مجموعه ها رو برای موضوع تحقیق انتخاب میکنیم. 
چیزی که به ذهن من رسید اهمیت و ضرورت داره، بررسی این مسئله است که آیا رحم صلاحیت اجاره دادن رو داره یا نه؟
به قول معروف اول ببینیم سر کی رو میخوایم بتراشیم!
بعد اگر به این نتیجه رسیدیم که رحم رو میشه اجاره داد، نوبت بقیه موارد میرسه که باید روش کار بشه. 

مثلا اگر فرزند به دنیا اومد، از کی ارث میبره؟
یا رحم رو اگر اجاره دادن، حق اجاره برای زن هست یا شوهرش یا پدرش؟
اگر اون فرزند پسر باشه، به مادر شناسنامه ایش چطور محرم میشه؟
روش القاح باید چطور باشه؟

در نهایت موضوع " بررسی صلاحیت رحم برای اجاره دادن" رو به عنوان مسئله تحقیق انتخاب کرده ام. 
از هرگونه کمک و نظر صمیمانه استقبال میکنم. 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
علیرضا قهرمان نیا


 

چند روزی ست که با فتوای تحریم (=حرام بودن) ساخت فیلم شمس و مولانا، بحث شمس و مولانا باز شده و مطالبی که قبلا در سایت ها بود، باز خوانی میشود. مطالبی مثل توهین شمس به حضرت زهرا(س) یا کنایه مولانا به امیرالمؤمنین (ع) و امثال آن که در این نوشتار آن ها را مطرح نمیکنم، به نظرم بهترین ایراد به این دو نفر این هست که چرا حرفی از بزرگان دین نزدند? چرا اونطور که از بایزید بسطامی حرف زدن، حرفی از بزرگ عارف هستی، باب علم رسول الله حرفی نزدند?
با خوندن کتاب ملت عشق به این نتیجه رسیدم که اگر امام نباشد، انسان اگر در راه حق و معرفت هم قدم بردار گمراه خواهد شد، مثلا در این رمان میبینیم بحث محرم و نامحرمی رعایت نمیشود، هر چند گفته شده مولانا اهل سنت بوده و شهری که منبری آن مولانا باشد قطعا همه سنی بوده اند( برخی از اهل سنت اعتقادی به بحث نامحرم ندارد) اما اگر همه این ها را کنار بگذاریم این نکته قابل توجه است که چرا شمس بعد از ازدواج، با زن خود حتی در یک اتاق نخوابید اما زمانی که با آن دختر نامحرم بود، دست او را بوسیده و صورتش را نوازش کرده?
در نقد روش صوفیه نیز باید تامل کرد، اکثر آن ها جزو خراباتی ها هستند. طبق تقسیم بندی که از گذشته انجام شده عرفا و صوفیه را به دو گروه کلی تقسیم کرده اند: مناجاتی و خراباتی. 
مناجاتی به کسانی میگویند که اهل دعا هستند و از خدا خوف دارند و دایم الذکر اند. 
خراباتی هم کسانی بودند که فقط صفات جمال خدا را می‌دیدند و می‌گفتند هر که دلش پاک باشد به گناه آلوده نمیشود. و می‌گفتند ما به حقیقت هستی پی برده ایم و دیگری نیازی نیست نماز بخوانیم. !!!!!

یکی از مهمترین ایرادی هم که به این قوم صوفیه میتوان گرفت همین ترک نماز است. نمازی که رسول الله نیز آن را ترک نکرد. اما شاید بگویند پیامبر وظیفه تبلیغ داشته و باید نماز میخواند تا دیگران نیز یاد می‌گرفتند اما با یک سوال جواب میدهم، مگر افرادی مثل حضرت زهرا(س) حضرت زینب(س) جعفر طیار، حضرت عباس(ع) سلمان ابوذر مقداد و دیگر بزرگان وظیفه تبلیغ داشته اند? نکند اینها به حقیقت نرسیده اند و شمس رسیده?


✍سرمقاله رومه جوان -عبدالله گنجی 

روزی که مصاحبه همسر حداد عادل به موجی در انتقام از انقلاب اسلامی و یکی از خواص آن تبدیل شد و اصلاحیه آن هم تأثیری در شکستن این موج نداشت به ذهن نگارنده آمد که این سناریویی غیرمعمول و غیرطبیعی است. خصوصاً وقتی فردی معلوم‌الحال که به «نئو تجدیدنظرطلبی» رسیده است ۹ توئیت در ۴۸ ساعت علیه حداد عادل و خانواده او به بدترین شکل تخریبی نوشت، در سناریو بودن صحنه تردید نکردم. اما آنچه موجب شد نگارنده در این زمینه دست به قلم ببرد داستان جالبی است. جمعه شب به‌کلی بی‌خواب شده بودم. هرچه تلاش کردم خواب به سراغم نیامد؛ یا از دارو بود یا چرت روز جمعه و یا.

ساعت ۴ صبح از وصول به خواب ناامید و سراغ گوشی تلفن همراه رفتم، در شبکه اجتماعی اولین پستی که به چشم خورد کلیپی هشت، نه دقیقه‌ای از خانم علینژاد علیه حداد عادل و خانواده‌اش بود. این زن که شرف، انصاف و حیای نه را قی کرده است و در تریبون‌های شیطان به زشت‌ترین شکل دریدگی و طنازی می‌کند، چنان این خانواده را به سخره گرفته بود که با خود گفتم ظلم فقط خوردن بیت‌المال و شکاف فقر و غنا نیست که حرمت مسلمان چه می‌شود؟ با خود گفتم حداد عادل در واپسین دهه‌های حیات دنیوی است اگر قرار است فردای رحلتش قدیس‌نامه‌ای (به رسم فرهنگ معروف به مرده‌پرستی) برایش بنویسم چرا اکنون ننویسم؟ و اگر قرار است به مرده‌پرستی متهم شویم اتهام زنده‌پرستی و روی دیگر آن اتهام چاپلوسی و تملق‌گویی اولی‌تر است. باید به این فرهنگ برسیم که مثلاً نمی‌شود شهیدان باکری، خرازی، همت، کاظمی و. را اسطوره‌هایی دست‌نیافتنی و بر بال ملائک دانست، اما همترازان زنده آنان همچون رضایی، صفوی، قالیباف، جعفری و قربانی را به بدترین شکل ممکن به هجو و سخره گرفت. باید یاد بگیریم زنده‌ها را هم ارج نهیم و، اما بعد.

جرم حداد عادل واقعاً چیست؟ سرمایه‌گذاری فرهنگی به جای سرمایه‌گذاری اقتصادی واجد نکوهش است؟ حداد عادل تجربه ذی‌قیمتی دارد او می‌داند که انقلاب اسلامی در حوزه نخبگی دو آبشخور همسو داشت؛ اول حوزه‌های علمیه و دوم مدارسی که در دهه ۳۰ به دور از چشم حاکمیت وقت تأسیس شدند و بسیاری از کادر‌های دیروز و امروز انقلاب تربیت‌یافتگان آن مدارس هستند. حداد عادل نه چهره اقتصادی است و نه نیازی به پول دارد. ۵۰ سال عضویت در هیئت علمی دانشگاه‌های تهران و شریف و اشتغال همسر و سال‌های پایانی حیات نشان می‌دهد که حداد مشکل مالی ندارد و کسی نیز او را به ولع مادی و گرایش به زرق و برق‌خواهی دنیا نمی‌شناسد. جرم حداد عادل چیز دیگری است.

اولین جرم حداد عادل این است که در ۳۰ سال گذشته یک قدم از رهبری جلوتر نرفت و عقب‌تر نماند. از سواد خود نان خورد نه از مدیریت. بدون تردید اگر (فرضاً) ۵۰ نفر را حواریون اصلی امروز انقلاب اسلامی بدانیم یکی از آنان حداد عادل است.

اگر قرار باشد بعد از مرگ ملقب به «کانت ایران» شود چرا همین امروز ملقب نشود؟ بدون تردید در زبان و ادب فارسی، قرآن‌پژوهی، فلسفه اسلام، فلسفه غرب، تعلیم و تربیت و حتی فیزیک حداد عادل از سرآمدان و انگشت‌شماران امروز ایران است. در کجای دنیا چنین سرمایه‌ای را به جرم اینکه مدرسه‌ای را تأسیس کرده تازیانه می‌زنند؟ واقعاً در ایران امروز و خصوصاً در جبهه انقلاب اسلامی چند نفر دارای این وزانت علمی و تأثیرگذاری محتوایی هستند؟

حداد عادل، انصاف، صراحت در دفاع از انقلاب و به رسمیت شناختن رقیب را توأمان در خود حفظ نموده است. روزی که اصلاح‌طلبان فاقد کاندیدای ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ بودند به رهبری نامه نوشت تا این نقیصه را رفع نماید. روزی که آن نماینده مجلس در تصادف فوت کرد و برادرش در زندان بود حداد عادل از رهبری خواست به حرمت مادرشان - که مادر شهید بود- برادر از زندان آزاد شود و شد. در صراحت همین بس که در غبار فتنه ۱۳۸۸ اولین نفری بود که خود را هزینه کرد و به تلویزیون آمد و به تبیین فضا پرداخت و دوباره در میدان ولیعصر چنین کرد و هزینه آن را پرداخت. رئیس دولت نهم مجلس هفتم را به گوشه رینگ برده بود و او در اوج حیا و به دلیل ندادن سوژه‌ای به دست دشمنان سکوت کرد، اما از اصول کوتاه نیامد و ریاست مجلس بعدی را از دست داد و در اوج تواضع مثل یک نماینده معمولی در صحن مجلس نشست.

جرم حداد عادل نزدیکی و مشاوری امین بودن برای رهبری است وگرنه در همین تهران صد‌ها مدرسه از سوی طیف‌های مختلف فکری ایجاد شده، چرا فقط مدرسه حداد مسئله‌ساز شده است؟ فرزند حداد عادل یک روز هم در این مدرسه درس نخواند، اما آرمان حداد عادل در این مدرسه – علوم انسانی- تربیت کادر انقلاب اسلامی است و صد‌ها نفر از فارغ‌التحصیلان آن را می‌شناسیم و شاید در کنار این اقدام بزرگ دو، سه نفر ناجنس هم باشند، اما فقط آنان برجسته می‌شوند. همانگونه که از هزاران دانش‌آموخته متعهد دانشگاه امام صادق فقط چهار نفر واگرای تجدیدنظر‌طلب را بر سر مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی می‌کوبیدند. آیا زخم‌خوردگان از انقلاب دوست دارند حداد عادل در منزل بنشیند و یاریگر انقلاب اسلامی نباشد؟ از خون برادر شهیدش و از مظلومیت رهبرش در برابر امواج خناسان دفاع نکند؟ در جبهه انقلاب اسلامی کسی هست که جایگزین ایشان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی شود؟ چرا این سرمایه ملی را پاس نمی‌داریم؟ البته نگارنده همیشه یک انتقاد جدی به ایشان داشته‌ام و شخصاً و حضوراً گفته‌ام که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیرو‌های اصیل فکری آن از سنگر‌های تئوریک خارج شدند و به کف خیابان ت وارد شدند و زد و خورد ی را لازم‌تر دانستند. ما برای زد و خورد ی و ایجاد لیست انتخاباتی آدم کم نداریم. ما در سنگر‌های تئوریک انقلاب اسلامی نیازمند امثال حداد عادل بوده‌ایم که لاغری این عرصه خصوصاً در تبیین تئوریک مردم‌سالاری دینی کاملاً محرز است. حداد باید در آن سنگر می‌ماند. اما اینکه بعد از شروع دوران اصلاحات عرصه ی عملی را ترجیح داد حتماً برای خود ادله دارد، اما کلان اندیشه انقلاب اسلامی همچنان به فیلسوف بیشتر از ت‌ورز نیاز دارد و حداد عادل از جنس آن وادی است. چند ماه پیش با جمعی از اهالی رسانه جلسه‌ای را با ایشان در رومه رسالت داشتیم. وقتی تهمت‌ها و نامردمی‌ها به خود را برمی‌شمرد اشک در چشمان حلقه می‌زد. اما فرزندش فرید‌الدین را در طول عمرم چند ساعت در داوری یک جشنواره نشریات دانشجویی دیدم و شناختم. او را مردی عاقل‌تر از سن و سالش یافتم. او را پخته، متقی و سربازی در تراز انقلاب اسلامی دیدم و آنچه در این روز‌های تلخ از او می‌بینیم سکوت است. او مملو از حیا و عاشق تربیت جوانان مسلمان است. امام راحل با آن عظمت و چتر عام رهبری، فرمودند: «دفاع از حزب‌الله اصل خدشه‌ناپذیر نظام جمهوری اسلامی است.» این اصل را پاس بداریم اشکال ندارد که نیت را الهی کنیم، اما به چاپلوسی و تملق هم متهم شویم، تا بوده همین بوده است. ولله العزهًْ و لرسوله و للمؤمنین.


با تشکر از نگارنده.
 لطفاً نشر حداکثری!


❌ غر زدن ممنوع! حالا وقتِ سینما رفتن است

عموم خانواده‌ها، نوجوانان و‌حتی کودکان گلایه دارند‌ که:
چرا گاه #یکبار در سال هم، خانواده‌ها با فرزندانشان نمی‌توانند با خیال آسوده به تماشای یک فیلم سالم و جذاب در #سینما بنشینند؟
گلایه‌ی به جایی‌ست

⚠️اما خب واقعا چرا؟

پاسخ ساده است:
۱. فیلم سالم و‌قوی ساخته نمی‌شود( کوتاهی سینماگران)
۲. معدود فیلم‌های سالم و‌ خوب، گاه با بی‌اعتنایی همین خانواده‌های همیشه شاکی، در فروش خود شکست می‌خورد و این می‌شود که کارگردان و تهیه‌کننده، مأیوس شده و دیگر رغبتی برای تولید یک فیلم خوب ندارند.

حالا اما این‌روزها سینماهای کشور دو مهمان ناخوانده اما دوست‌داشتنی دارد؛
فیلم سینمایی جذاب #منطقه_پرواز_ممنوع 
انیمیشن سینمایی #بنیامین

 

بنیامین، استراتژیست کوچک و یار کوچک منجی

فیلم انیمیشنی بنیامین، که این روزها بر روی پرده‌ی سینما اکران می‌شود، برشی از زندگی قوم بنی‌اسرائیل است اما در واقع، کوششی‌ست برای نمایش مدل «ظهور یگانه منجی عالم بشریت» با محوریت کودکی که زعیم قوم خود می‌شود. خط تعلیق اصلی فیلم، « #نجات» است. نجات مادر بنیامین و نجات قوم بنی‌اسرائیل.

قوم بنی اسرائیل، قرن‌ها بردگی کرده‌اند، و حالا انتظار ظهور منجی را می‌کشند. نمی‌خواهند دیگر برده بمانند اما تا زمانی که خود تصمیم به #تغییر نمی‌گیرند، اتفاقی نمی‌افتد. حرکت بنیامینِ کوچک برای نجات مادرش از زندان، انگیزه‌ی حرکت کردن را به مردم می‌دهد. بردگان با راهنمایی زعیم خودشان که پدر بنیامین است، متوجه خطری می‌شوند که منجی و ظهور را تهدید کرده است؛ ظهور نباید عقب بیفتد. پس حصارها را می‌شکنند، شورش می‌کنند و کاخ فرعون را تهدید می‌کنند. در همین حال، معجزه و امداد الهی هم به یاری‌شان می‌آید و کاخ فرعون، فرو می‌ریزد.

❇️ منجی، موسی کلیم(ع) است. که در هیچ کجای داستان حضور مستقیم ندارد. ولی نویسنده، به خوبی القاء می‌کند که این «تغییر جمعی مردم» توسط اوست که راهبری و هدایت می‌شود؛ اما به واسطه‌ی زعیمان و نایبانش یعنی خانواده‌ی بنیامین. 

نقطه اوج فیلم، جایی‌ست که بنیامین از خودش هجرت می‌کند. بنیامین بعد از کوششی طاقت‌فرسا برای نجات مادرش، در دوراهیِ بین کمک به منجی و نجات مادر می‌ماند. او برای نجات مادر همه‌ی دشواری‌ها را به جان خریده و قدم به قدم پیش آمده اما حالا باید میان مادر و منجی یکی را انتخاب کند. بیاد آخرین جمله‌ی پدر می‌افتد که گفته بود «می‌دانم تو بهترین «تصمیم» را می‌گیری.» بنیامینِ کوچک که در ابتدای فیلم، می‌خواست منجی و ظهور را به پای نجات مادرش ذبح کند، حالا «تصمیم» مهم را می‌گیرد. او آنقدر رشید شده که مادر را فدای کمک به منجی می‌کند «مادر» نماد سرزمین و عقیده است. (که به مدد امداد غیبی زنده می‌ماند.) 

قوم بنی‌اسرائیل بعد از تغییر، حرکت کردن، پاره کردن زنجیر بردگی و متزل کردن حکومت فرعون، حالا خاضعانه دعا می‌کنند تا خدا آنان را ببخشد و در ظهور منجی تعجیل کند. و با طلوع خورشید، منجی ظهور می‌کند

انیمیشن بنیامین، نمایش زیبایی از «صیرورت فردی و اجتماعی» برای تحقق ظهور است. جلوه‌ای باشکوه از #تغییر، هجرت و حرکت کردن، شدن و رسیدن.

باور کودکان از «نجات»، متاثر از مدل «ظهور ابرمرد»هاست. یعنی مردمی که خودشان حرکت نمی‌کنند و می‌نشینند تا قهرمانانی همچون سوپرمن و مرد عنکبوتی و نجات‌شان بدهند. و #تغییر نیز در تبدیل شدن خود این قهرمانان به شکل‌ موجوداتی فراانسانی خلاصه شده است. در چنین فضایی، انیمیشن «بنیامین» به کودک استراتژیست می‌آموزد که ابرمرد، نه یک انسان محیرالعقول که تک‌تک مردم هستند که باید #تغییر_انفسی کنند و برای نجات خود قدم بردارند. و کودکان استراتژیست باید امامِ مردم خود در این تغییر جمعی و حرکت به سوی ظهور منجی عالم بشریت باشند.

 


⚠️خطر افشا شدن بخش‌هایی از داستان

◀️ منطقه پرواز ممنوع که از جمله فیلم‌های رده سنی نوجوان محسوب می‌شود، نمونه‌ای از فیلم انقلابی و دارای #قهرمان است که جای خالی آن کنار صدها قهرمان غربی از بتمن و هالک و سوپرمن گرفته تا مردعنکبوتی و غیره حس می‌شد. 
سادگی و در عین حال محتوای قوی با رعایت اِلِمان‌های رقیق شده در فیلم به فهم آن توسط نوجوان کمک می‌کند. همچنین نوع انتخاب موضوع و مشکلات و دغدغه‌های به روز فیلم، مخاطب بزرگسال را از دیدنش خسته نمی‌کند. 
ترکیب سه نوجوان به نام‌های روح‌الله، محمدمهدی و نصیر که یک افغانی‌تبار است (بعنوان یاری دهنده‌ی ایران در جنگ علیه استکبار) در مقابله با نفوذی‌های صهیونیستی برای کودکان پیام خاص خود را دارد که یک‌سو از ریل خط تعلیق را تشکیل می‌دهد و از سوی دیگر مبارزه‌ی پدر محمدمهدی بعنوان فرمانده در سوریه و رزم او علیه داعش و اسرائیل سوی دیگر این مفهوم را کامل می‌سازد.
استفاده از نماد یوزپلنگ ایرانی نیز از جمله المان‌های فیلم است که از قفس نفوذی‌ها بیرون آمده و در آخر به کمک بچه‌ها می‌رود.
در بخش سواد امنیتی، آشنایی نوجوانان با مفهوم جاسوسی و انواع آن (در غالب فعالیت‌های محیط‌زیستی) نکته‌ مثبتی است که آموزش آن برای نوجوان اهمیت دارد. 
مسئله‌ی بازدارندگی با ساخت هواپیما و دستگیری فرد نفوذی به کمک این پهپاد نکته‌ی امیدوار کننده‌ای است که در فیلم قابل مشاهده است و روح حماسی را در دل مخاطب ایجاد می‌کند.
در مجموع دیدن این فیلم که شروعی برسینمای نوجوان با یک قهرمان پروری مناسب است برای نوجوانان توصیه می‌شود.

#منطقه_پرواز_ممنوع
#قهرمان_پرور
#سینمای_نوجوان
———————
اندیشسرای کودک و نوجوان اندیشکده یقین
@strategistkids


فکر میکنم همین عبارت پروتکلهای دانشوران صهیون کافی باشه تا با جدیت بیشتر به فکر آموزش نسل جوان باشیم. وقتی دشمن اینقدر روی آموزش حساسه طبیعیه که ما هم باید حساس باشیم. 

حالا بخشی از پروتکل رو بخونیم

راستی گوییم یعنی چهار پا اما صهیونیستها به کسایی که یهودی نیستن میگن گوییم. 

متن پروتکل

ما موظفیم آموزش در مدارس گوییم را به طور دقیق هدایت کنیم و این مطلب را در اذهان بیندازیم که هرگاه با مسأله ی دشواری که نیاز به کند و کاو و کوشش ذهن دارد روبه رو شدند بهتر است آن را رها سازند و به مسائل ساده تر و آسان تر بپردازند و آن مسأله ی مشکل را به افراد شایسته ی آن واگذارند. خستگی فکری که از آزادی عمل بسیار برای فرد حاصل می شود قوای ذهنی او را در هنگام برخورد آزادی این فرد با آزادی دیگران به تحلیل می برد. (5) از این برخورد تنش‌های اخلاقی- روانی شدید، سرگشتگی و احساس شکست به وجود می آید. به کمک مجموع این وسایل، آنقدر بر گوییم فشار وارد خواهیم کرد تا ناچار شوند قدرت بین المللی را تسیلم ما کنند. آهسته آهسته نیروی حکومت ها را می بلعیم. آن گاه به پیش می رویم و حکومت برتر جهانی را ایجاد می کنیم. دست های این حکومت به طرف تمامی کشورها دراز خواهد شد و مثل گاز انبر آنها را در میان خواهد گرفت. تشکیلات این حکومت به قدری عظیم خواهد بود که سایه ی آن کلیه ی ملل روی زمین را فرا خواهد گرفت و آنان چاره ای جز اطاعت نخواهند داشت.
 


تو فتنه ۸۸ بحث درباره تقلب انتخابات بود، خب طلبه ها میرفتن و روشنگری میکردن که آقا تقلبی نشده. اصلا امکان تقلب نیست. اما الان چیکار باید کرد? بنزین که ۳ هزار شده. با مردم چ حرفی بزنیم? هر حرفی هم بزنیم میرسه به اینکه مسئولین ناکارآمد هستن. حالا دعوا سر اینه که کدوم مسئول?

بیچاره اون طلبه ای که هنوز درسش تموم نشده و مسئولیتی رو نگرفته ولی باید جوابگو باشه.  

بیچاره اون طلبه ای که دیگه ماشین نداره اما باید قسط بده. 

بیچاره من که کلی کار رو زمین مونده میبینم و سردرگم شدم. 

هر چند تلخ ولی ببینید حال و روز حوزه ای که به اسم پیامبر بود و بعد از میلاد پیامبر به آتش کشیده شد. 

 


استاد حسن عباسی، را خیلی ها با سخنرانی های داغ و ی اش می شناسند. برخی هم با اندیشکده یقین. اما آنچه که مهم است، این است که حسن عباسی، یکی از تاثیر گذار ترین سخنرانان ایران است.که اگر در حوزه روانشناسی و موفقیت صحبت می کرد، کیلومترها از امثال علیرضا آزمندیان، احمد حلت، هلاکویی و فرهنگ جلوتر می بود. اما حیف که مباحث ی، برای برخی خوش آیند است و برای برخی دیگر ناخوشایند. و اینجاست که سخنرانان ی، د بین عموم مردم خیلی معروف نمی شوند.
اما چطور می شود که در این میان، و در اوج مخالفت ها، هنوز استاد حسن عباسی، طرفداران زیادی دارد و هر روز، مجالس سخنرانی وی شلوغ تر برگزار می شود؟ در ادامه تحلیلی اصولی، از دیدگاه مباحث فن بیان، به شیوه سخنرانی ایشان را ارائه خواهیم داد.


اعتماد به نفس

یکی از نشانه های افراد کاریزماتیک، داشتن اعتماد به نفس است. قطعا اگر کسی بدون اعتماد به نفس، اقدام به سخنرانی کند، آن سخنرانی محکوم به شکست است. حال چه برسد به اینکه بخواهد در مسائل ی کلان کشور صحبت کند. 
اعتماد به نفس حسن عباسی، آنقدر بالاست که می تواند این حس را حتی از طریق دوربین، به مخاطبین داخل منزل نیز منتقل کند. 

مهم ترین عاملی که باعث می شود مخاطب به سخنان یک سخنران توجه کند، قاطعیت سخنران است. اگر سخنران بدون قاطعیت و اعتماد به نفس صحبت کند، نشان دهنده این نکته است که او بر مباحث، مسلط نیست. پس مخاطب نیز به مباحث سخنرانی اهمیت نخواهد داد.
دقیقا همین ویژگیِ اقتدار و اعتماد به نفس بالای استاد حسن عباسی است که در مخاطب این انگیزه را ایجاد میکند که ۲ ساعت پای سخنرانی او بنشیند و حتی یک لحظه هم تمرکزش را از دست ندهد. 


زبان بدن

استاد حسن عباسی، در تمام جلسات کلبه کرامت، به صورت ایستاده سخنرانی میکند، که این نوع سخنرانی، فرصت استفاده از تکنیک های زبان بدن را بیشتر می کند. زیرا در حالت ایستاده، راحت تر می توان به طرفین چرخید یا به اطراف قدم برداشت و حرکت کرد.
همچنین در حالت ایستاده، لباس های سخنران به صورت صاف و مرتب روی تن سخنران می نشیند، اما در حالت نشسته ممکن است لباس ها به حالت بدی بایستد. 

یکی از حرکت های شایع ایشان، قرار دادن آرنج دست راست بر روی تریبون یا میز است. به گونه ای که بازوی ایشان جلب توجه میکند. همانطور که واضح است، بازو نشانه قدرت است و حسن عباسی، با این کار، قدرت خود را نشان می دهد. به همین دلیل است که وقتی ما سخنرانی ایشان را مشاهده میکنیم، حس اقتدار را به وضوح در وی به وضوح می بینیم. 

 

 

و نیز با قرار دادن یک دست در جیب(گاهی اوقات)، پیام اقتدارش را ارسال میکند. هرچند برخی معتقداند دست در جیب کردن نشانه بی احترامی ست، اما به نظر من، اگر سخنرانی در هنگامی که میخواهد نظریه خودش را مطرح کند، برای چند ثانیه یکی از دست هایش را داخل جیب قرار دهد، نشانه اقتدار و اطمینان اوست. اما اگر به صورت طولانی مدت، دست به جیب باشد، میتوان بی احترامی را برداشت کرد. 

همچنین ایشان، تماس چشمی خیلی خوبی با مخاطب دارد، هیچگاه به یک نقطه خیره نمی ماند. بلکه به تمام حضار نگاه میکند و ارتباط چشمی برقرار می کند. 
مگر اینکه تمام مخاطبان جلسه اش، بانوان باشند، که معمولا به برگه ها و کاغذ های مقابلش نگاه میکند. 


کمک به تصویر سازی ذهنی

مهم ترین ویژگی سخنرانی و تدریس استاد عباسی، استفاده از تصاویر و جدول هایی است که در هنگام سخنرانی، پیرامون آن مطالب صحبت میکند. 
در چنین حالتی، مخاطب، دقیقا می داند، که ایشان در کجای بحث است و چه مطلبی را میخواهد بگوید. 
همچنین وقتی ایشان، از برخی افراد یا اماکن یا ابزار ها نام می برد، سریعا تصویر همان فرد یا مکان، از طریق ویدئو پروژکتور، برای مخاطبین به نمایش در می آید ، تا مخاطب سریع تر، آن فرد را به خاطر بیاورد و تمرکزش از سخنرانی دور نشود. 


ریتم و لحن

اکثر کسانی که حسن عباسی را می‌شناسد، می گویند او در سخنرانی هایش خیلی داد میزند، خب بله داد میزند، باید هم داد بزن، بلکه با این کار چرت مسئولین پاره شود، اما اکر از منظر فن بیان بخواهیم نگاه کنیم، میبینیم که این داد زدن ها هم درست و به جاست، قطعا اگر جمله :« اگر فکر میکنید جمهوری اسلامی منزوی شده، و میتونید نظریه لیبرالیسم غربی رو در ایران پیاده کنید، کور خوندید.» را با صدای آرام بیان کنیم، تاثیر گذاری چندانی نخواهد داشت، بلکه باید این چنین جملات را با لحن حماسی و صدای بلند بیان کرد تا اقتدار گوینده و صاحب اندیشه نشان داده شود. اما اکر بخواهیم با صدای آرام بگوییم نشانه ضعف سخنران و ترس ما خواهد شد.
این نکته را هم باید بگویم که ما باید هم سخنرانی های عمومی ایشان و هم سخنرانی های کلبه کرامت را باید بررسی کنیم، معمولا ایشان در جلسات کلبه کرامت، خیلی با صدای بلند صحبت نمی کنند. 

در نهایت آرزوی موفقیت روز افزون برای ایشان و مجموعه اندیشکده یقین دارم. 
علیرضا قهرمان نیا



حجت الاسلام علیرضا پناهیان را از کودکی می شناسم. یکی از انگیزه هایم برای تماشای سخنرانی های ایشان از تلویزیون،( در سنین کودکی) این بود که ما با یکدیگر هم اسم بودیم. قطعا در آن سنین، از مطالب ایشان چیزی متوجه نمی شدم، اما از همان دوران علاقه شدیدی به ملاقات با ایشان داشتم و خدا را شکر، بعد از تقریبا ۱۰ سال، در هیات شهدای گمنام، که ایشان سخنران ثابت بودند، به عنوان خادم هیات، مشغول شدم و همین امر باعث شد ایشان را از نزدیک بشناسم. احتمالا ایشان من را به خاطر نیاورند، چون برنامه اجرایی هیات به گونه ای بود که کمتر می توانستم  در کنار ایشان باشم. اما دورادور به سبک سخنرانی ایشان دقت داشتم و امروز می توانم تحلیل خودم را از شیوه سخنرانی ایشان بیان کنم. 


تیم تحقیقاتی

یکی از علل موفقیت استاد پناهیان، داشتن محتوای قوی و کاربردی می باشد. مهم ترین دلیل برای داشتن چنین محتوایی، تسلط ایشان بر آثار شهید مطهری می باشد. همانگونه که خودشان گفته بودن؛ از سن ۱۲ سالگی برخی آثار شهید مطهری را تدریس میکرده اند. 

اما پیشرفت ایشان در ارائه محتوای جذاب ، علت دیگری نیز دارد و آن تیم تحقیقاتی ایشان می باشد. جمعی از طلاب که طبق برنامه ایشان، اقدام به پژوهش می کنند و اطلاعات جدید را در اختیار ایشان قرار می دهند. 
داشتن یک تیم پژوهشی، برای پیشرفت یک سخنران ، خیلی تاثیرگذار خواهد بود. زیرا در حالت عادی که سخنران خودش به تنهایی به دنبال محتوا باشد، زمان زیادی از وی خواهد گرفت، و به احتمال زیاد نمی تواند تمام کتب مرجع را بررسی کند، اما اگر سخنران بتواند یک تیم پژوهشی تشکیل دهد، می تواند قسمت های مختلف پژوهش را به افراد دیگر بسپارد و خودش بر کلیات تحقیق دقت کند و نیز برای ترتیب بیان مطالب، برنامه ریزی کند. 


ریتم و لحن

دقیقا همین ویژگی استاد پناهیان است که سخنرانی هایش را جذاب و شنیدنی می کند، و مخاطب علاقه پیدا می کند چندین بار کلیپ های سخنرانی هایش را ببیند و بشنود. 
قدرت مانور بر روی لحن های مختلف مثل؛ حماسی، عرفانی، دوستانه و رسمی، و همچنین فراز و فروز صدا در هنگام بیان مطالب مهم و مخصوصا صحبت کردن با صدای بدود جوهره (در گوشی) بزرگ ترین ویژگی مثبت در سخنرانی های این استاد بزرگوار است. 
هر سخنران نیازمند توجه مخاطبینش است، پس برای این کار باید جلب توجه کند، و علیرضا پناهیان به خوبی جلب توجه می کند. 
روشی که استاد پناهیان، برای جلب توجه به کار میگیرد، تغییر در ریتم و لحن است. به طور مثال: چند جمله را با لحن رسمی می گوید، سپس یک جمله را با صدای آرام و لحنی دوستانت بیان پی کند. 

 

سخنرانی به سبک علیرضا پناهیان


رها نکردن مخاطب

متاسفانه بسیاری از سخنرانان، فقط مطالب خود را در جلسه سخنرانی مطرح میکنند و دیگر با مخاطبان شان ارتباط برقرار نمی کنند. منظورم از برقراری ارتباط این است که فرض اگر در جلسه ما تعدادی از افراد شرکت کرده باشند، و ما مطالب مان را ارائه کرده باشیم، پس از پایان سخنرانی، مخاطبان ما به سخنران کار و زندگی می روند و به احتمال زیاد، سخنان ما را فراموش خواهند کرد. 
اما حجت الاسلام علیرضا پناهیان، مخاطب خود را بعد از سخنرانی رها نمی کند، بلکه از همان سخنرانی، محتوای جذاب تولید می کند و در اختیار مخاطب قرار می دهد. 
تولید کلیپ و عکس نوشته، از بارز ترین این محتواها ست. 


شناخت نقاط ضعف خود

زمانی که جلسه هیات در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین بود، در دقایق ابتدایی سخنرانی، ایشان شروع کردند به سرفه کردن، که گویا از عوارض جانبازی ایشان در دوران دفاع مقدس بود که بر ایشان عارض شده بود. 
شاید سه یا چهار دقیقه این سرفه کردن ها طول کشید، کم کم صدای مردم بلند شد و به ما می‌گفتند که چرا به حاج آقا آب نمی دهید?
ولی ما نمی توانستیم به ایشان آب بدهیم، زیرا خودشان گفته بودند که اگر آب روی میز باشد، حواس شان پرت می شود و تمرکزشان را از دست میدهند. 
این نکته برای هر سخنرانی حائز اهمیت است که دقیقا بداند، چه چیزهایی مانع موفقیت او میشود. حتی ممکن از یک لیوان آب، عامل حواس پرتی شود. 

اما یک نکته دیگر نیز وجود دارد که خیلی درباره اش صحبت نمیکنم، خودتان بررسی کنید و به جواب برسید. 
چرا اکثر تصاویری که استاد پناهیان منتشر میشود، و یا زاویه دوربین ، از سمت راست ایشان است؟ 
جواب هایی که به ذهنتان میرسد را با من در میان بگذارید. 

کانال آموزش فن بیان در ایتا
https://eitaa.com/fan_sokhan


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

شمع و پروانه معنیِ نازُک. محبوب نازکننده. PSYCHI Jim سخنان فلسفی بزرگان فرهنگ مجازی قرنيز ام دي اف